«آغاز پيمايش طولانيترين ديوار آجري دنيا در گرگان» تيتر خبري بود كه هفته گذشته روي خروجي خبرگزاريها قرار گرفت.
واقعيت اين است كه خود اين پيمايش اهميت خبري نداشت، بلكه «طولانيترين ديوار آجري دنيا در گرگان» مهم بود. وقتي كه از ديوار سخن گفته ميشود آدم ناخودآگاه ياد ديوار چين ميافتد؛ آيا اين ديوار همين وضعيت را دارد؟ ديوار گرگان چه ديواري است؟ كجا قرار دارد و در كجاي گرگان واقع است؟ كي ساخته شد؟ چرا ساخته شد؟ چرا افراد كمتري از آن خبر دارند؟ آيا اين ديوار ميتواند با ديوار چين پهلو بزند؟ اين پرسشها باعث شد تا اول ببينيم چه كساني و چرا در طول ديوار راهپيمايي كردهاند. با دو نفر از افراد گروه تماس گرفتيم.
شايد باور اينكه ايرانيان روزگاري ديوارهاي بلندي ساختهاند تا بتوانند اين سرزمين را از هجوم دشمنان خارجي محافظت كنند، براي خيلي از ما سخت باشد اما حقيقت اين است كه ديواري در شمال ايران به نام قزل آلان يا ديوار گرگان يا «مارسرخ» وجود داشته است.
يكي از اعضاي گروه راهپيمايان ،هدف از اقدامشان را شناساندن و معرفي بيشتر ميراث كهن ميداند كه سالها مورد بيمهري قرار گرفته است. او معتقد است كه شايد از اين طريق بتوان بخشي از زنگار بيمهري را از ديوار عظيم گرگان پاك كرد. به گفته
سيد مهدي شريفموسوي همكاران شوراي شهر گرگان، بخش دوم راهپيمايي بعد از برداشت گندم شروع ميشود، اما تا آن زمان قرار است برنامههايي براي معرفي بيشتر اين سازه منحصربهفرد معماري ايران و جهان تدارك ديده شود.
شريفموسوي قدمت اين ديوار را بيش از 1700سال ميداند و معتقد است كه اين سازه نشانه قدرت معماري و دانش ايران است. او در باره ناشناختهبودن اين ديوار معتقد است كه يكي از دلايل مهم در اين زمينه بيمهريها يا كممهري به داشتههاي باستاني است.
به اعتقاد او، اگر همت جمعي و علاقه و عشق وجود داشته باشد، چه بسا ميتوان بسياري از داشتهها و باورهاي گذشتگان را كه نشانگر توانايي و دانش ايرانيان است كشف و ضمن بازآفريني، آنها را به جهانيان شناساند.
او ميگويد كشورهاي ديگر خصوصا كشورهاي اروپايي از اين سازه و ديوار عظيم بيشتر از ايرانيان اطلاع دارند. حتي آنها روي اين اثر مطالعه ميكنند، اما در اينجا بهجاي مطالعه، آجرهاي آن را برميدارند. حتي كشاورزان بخشهايي از ديوار را ميكنند تا در روستاهاي نزديك ديوار با آن خانههاي خود را بسازند.
شريف موسوي ميگويد كه بهدليل اهميتي كه اين ديوار براي جهانيان دارد، يكي از كشورهاي اروپايي پيشنهاد كرد با هزينه خودش در اطراف ديوار كار اكتشاف را انجام دهد و حتي همه آثار كشف شده را به ايران بدهد، اما فقط اعلام شود كه در اين كار علمي، اين كشور هم سهيم بوده است. آنها فقط ميخواهند اسمشان روي آثار كشفشده باشد.شريفموسوي ميگويد:« براي بعضي از مكانهايي كه در اطراف ديوار كشف شده است، نگهبانهايي تعيين كردهاند، اما برخي از آنها 6 ماه است حقوق نگرفتهاند، پس نميتوان اميدوار بود آثار باستاني كشف شده حفاظت شوند. »
به اعتقاد او، ميتوان با برنامهريزي درست، هم بخشهايي از ديوار را از دل خاك بيرون آورد و هم در مجاورت آن، مكانهاي گردشگري ايجاد كرد. از آنجا كه بخشي از اين ديوار از كنار ميدان اسبدواني آققلا ميگذرد، ميتوان مسابقات اسبدواني با گستره كشوري در آنجا برگزار كرد . از سوي ديگر فرش تركمن، ابريشمبافي و ديگر جاذبههاي استاني و قومي را در اطراف اين ديوار احيا كرد.
عليرضا چراغعلي، عضو شوراي شهر گرگان هم معتقد است كه با احياي بخشهايي از اين ديوار ميتوان به فرهنگ و هنر ايران بهصورت عام و توانمنديهاي فرهنگي گلستان بهصورت خاص كمك كرد.
او ميگويد:« گرچه اين ديوار به دلايل متفاوت از جمله اقليمي و انساني تخريب شده است و اكنون قابل رويت نيست، اما ميتوان تمهيداتي انديشيد كه بخشهايي از آن را احيا كرد.»
به نظر او، همانطور كه چينيها بيشتر بخشهاي ديوار چين را احيا كردهاند، مسئولان فرهنگي كشور ما نيز بايد با تمهيداتي بخشهايي از اين ديوار را احيا كنند. او ميگويد ديوار چين كه امروز بهعنوان يكي از عجايب معماري از آن نام برده ميشود، نسبت به ديوار گرگان وضعيت مطلوبتري نداشت، اما آنجا با همت، عشق و علاقه ديوار چين را احيا كردند.
چراغعلي ميگويد :«منطقي نيست كه ما بخواهيم همه ديوار احيا شود، چون صرفه اقتصادي ندارد. چينيها هم اين كار را نكردند. اما اگر بخشهايي از اين ديوار احيا شود، بيشك مردمي كه به تماشاي ديوار چين ميروند، حتما از مار سرخ يا ديوار گرگان ديدن ميكنند.»
اين عضو شوراي شهر گرگان معتقد است كه نسبت به اين اثر بيمهري شده است و نبايد ديواري را كه تاريخي كهن و فرهنگ و دانش مهمي را در دل خود نگه داشته است، پنهان كرد. ميتوان با تهيه كتاب و بروشور شمايي از آن ديوار را به مردم شناساند. تاكنون جز برخي نشانهگذاريها كار مثبت ديگري انجام نشده؛ ضمن آنكه بسياري از نشانهها هم از بين رفته است.
به نظر او ،در كشور گاهي براي موضوعات خيلي كوچكتر و كماهميتتري سمينارها و نشستهايي با هزينههاي بالا انجام ميشود، اما در باره اين موضوع كه اهميت تاريخي و حتي حيثيتي براي كشور دارد، كاري نشده است. وي بيشترين مشكل را نبود منابع و در اولويت قرار نداشتن ديوار ميداند و معتقد است كه براي شناساندن طولانيترين ديوار آجري جهان بايد دست به دست هم داد تا خشتخشت اين ديوار را از پستوهاي فراموشي بيرون آورد.
ديوار گرگان يا مار سرخ به نظر كارشناسان اين ديوار طولانيتر از ديوار آدريان روم بوده كه نشاندهنده دانش معماري ايرانيان است و اينكه ايرانيان در ساختن بناهاي بزرگ و سازههاي دفاعي بسيار بهتر از روميان باستان بودهاند. عدهاي معتقدند كه به اين ديوار سد سكندر هم ميگفتند.اين ديوار از شرق درياي خزر واقع در خواجه نفس شروع ميشود و بعد از گذر از شمال آققلعه و گميشان و شمال گنبد به طرف شمال غرب ميرود و سرانجام در كوههاي پيشكمر به پايان ميرسد.
مسير ديوار را از روي آجرهايي كه در زمين وجود دارد پيدا كردهاند و حتي در برخي از مكانها با كاوشهايي اتاقها و بناهايي را هم از دل زمين بيرون آوردهاند. برخي طول اوليه اين ديوار را بيش از 210كيلومتر تخمين ميزنند. البته محمديوسف كياني، باستانشناس ايراني در سال ١٣٥٠، با انجام مطالعاتي طول ديوار را حدود ١٧٥ كيلومتر برآورد كرده
است. در طول اين ديوار بيش از ٣٠ دژ دفاعي ساخته شده كه محل استقرار سربازان بوده است. ابعاد دژها از ١٢٠ در ١٢٠ متر تا ٢٤٠ در ٣٠٠ متر متغيرند. جوي يا كانال انتقالي آبي به عمق بيش از 6 متر در سراسر ديوار امتداد داشته و آب را به نقاط مختلف آن مي رسانده است. عرض اين ديوار در مناطق كوهستاني 2 متر و در دشتها حتي 10 متر است. آجرهاي بزرگ آن به ابعاد 41 در 41 و قطر 10 سانتيمتر در دهها كوره آجرپزي پخت ميشده است.
ژاك دمرگان فرانسوي، حدود 100 سال پيش بخشي از مسير ديوار را از روي نقشه ترسيم كرد. بعد از او «آرن» ديگر باستانشناس فرانسوي بخش ديگري از ديوار گرگان را بهصورت پيمايشي، شناسايي و معرفي كرد.به نظر ميرسد نخستين كسي كه توانست ديوار سرخ گرگان را ببيند، اريك اشميت، خلبان آمريكايي بود كه با هواپيماي خود در سال ١٣١٦ خورشيدي، هنگام عكاسي از نقاط باستاني ايران، مسير اين ديوار را يافت. اشميت وقتي كه در منطقه گرگان پرواز ميكرد متوجه شد ديوار قرمزرنگي از سمت دريا به طرف كوه هاي پيش كمر امتداد دارد. او از آن ديوار عكسهاي زيادي گرفت. در حقيقت همين عكسها سند مهمي براي باستانشناسان ايراني و خارجي شد تا بتوانند تحقيقات بيشتري روي اين ديوار
انجام دهند.